هدف از این وبلاگ عمل کردن طبق کلام است که می فرماید چراغ را روشن نمی کنند تا آنرا زیرکاسه بگذارند، بلکه روی چراغدان ، تا کسانیکه در خانه هستند از نورش استفاده کنند. پس نور خود را پنهان مسازید ، بلکه بگذارید بر مردم بتابد ، تا کارهای نیک شما را دیده و پدر آسمانی تان را تمجید کنند
راهی به سوی نجات
Tuesday, May 31, 2016
Saturday, May 28, 2016
من چطور می توانم مسیحی شوم؟
سوال: من چطور می توانم مسیحی
شوم؟
جواب: اولین قدم برای مسیحی شدن این است که بفهمیم معنی لغت "مسیحی" چیست. ریشة کلمة "مسیحی" از شهر انطاکیه در قرن اول میلادیست (اعمال رسولان 11: 26). امکان دارد که در ابتدا کلمة "مسیحی" لغتی برای تحقیر کردن بوده است. این لغت اساسا یعنی "مسیح کوچک". بهر حال در طی قرنها، ایمانداران در مسیح این لغت را بر خود گرفته اند و از آن بعنوان شناسایی شان بعنوان پیروان مسیح بکار می برند. معنی سادة مسیحی یعنی کسی که مسیح را پیروی می کند.
عیسی مسیح گفت که "نیامده ام تا کسی به من خدمت کند، بلکه آمده ام تا به دیگران خدمت کنم و جانم را در راه آزادی دیگران فدا سازم" (مرقس 10: 45). سوالی که مطرح می شود این است که چرا ما نیاز به فدیه و خونبها داریم؟ فدیه یا خونبها بهایی است که برای آزادی یک شخص داده می شود. این لغت بیشتر در رابطه با آدم دزدی بکار می رود، یعنی وقتی کسی دزدیده و اسیر می شود، تنها در صورت پرداخت خونبهاست که آزاد می گردد.
عیسی مسیح خونبهای ما را پرداخت تا ما را از اسارت و نتایج آن آزاد سازد. اسارت از چه؟ اسارت از گناه و نتایج آن، مرگ جسمانی که ادامة آن دوری ابدی از خداست. چرا لازم بود عیسی این بها را بپردازد؟ چون همة ما با گناه آلوده شده ایم (رومیان 3: 23)، و بنابراین سزاوار تنبیه الهی هستیم (رومیان 6: 23). عیسی چطور خونبهای ما را پرداخت؟ بوسیلة مردن بر صلیب و پرداخت جریمة گناهان ما (1 قرنتیان 15: 3، 2 قرنتیان 5: 21). چطور مرگ عیسی می توانست بهای گناهان همة ما را بدهد؟ عیسی خدا و در شکل انسان بود، خدا به زمین آمد تا یکی از ما شود تا ما بتوانیم او را درک کرده بشناسیم و او آمد تا برای گناهان ما بمیرد (یوحنا 1: 1 و 14). بعنوان خدا، مرگ عیسی ارزش بی پایانی داشت، ارزشی که برای پرداخت جریمة گناهان همة دنیا کافی بود (1 یوحنا 2: 2). قیام عیسی بعد از مرگش نشان داد که مرگ او قربانی کافی بود و نشان داد که او بر گناه و مرگ پیروز شد.
من چطور می توانم مسیحی شوم؟
این بهترین قسمت مطلب است. بخاطر محبت خدا به ما او مسیحی شدن را بسیار ساده کرده است. فقط باید عیسی مسیح را بعنوان نجات دهندة خود بپذیریم و مرگ او را بعنوان قربانی کافی برای گناهانمان قبول کنیم (یوحنا 3: 16)، و اینکه کاملا و فقط به او بعنوان نجات دهنده اعتماد کنیم (یوحنا 14: 6، اعمال رسولان 4: 12). مسیحی شدن یک تشریفات مذهبی، رفتن به کلیسا، و یا انجام و عدم انجام اعمال خاصی نیست. مسیحی شدن رابطة شخصی داشتن با عیسی مسیح است. رابطة شخصی با عیسی مسیح از طریق ایمان است که شخص را مسیحی می کند.
آیا حاضرید مسیحی شوید؟
اگر حاضرید با دریافت عیسی مسیح بعنوان نجات دهندة خود مسیحی شوید، تنها کاری که باید بکنید این است که ایمان بیاورید. آیا باور و قبول دارید که گناه کرده اید و سزاوار داوری خدا هستید؟ آیا باور و قبول دارید که عیسی مسیح تنبیه شما را به گردن گرفت و بجای شما مرد. آیا باور و قبول دارید که مرگ او برای پرداخت بهای گناهان شما کافیست؟ اگر جواب به هر سه سوال بله است، فقط اعتمادتان را بر روی مسیح بعنوان نجات دهنده بگذارید. او را دریافت کنید، و فقط و کاملا به او اعتماد کنید. این تنها چیزیست که باید انجام دهید تا مسیحی شوید.
آیا با مطالعۀ این مطالب تصمیم گرفتید تا با ایمان مسیح را در قلب خود بپذیرید؟ اگر اینچنین است، لطفاً دگمۀ زیر را فشار دهید.
جواب: اولین قدم برای مسیحی شدن این است که بفهمیم معنی لغت "مسیحی" چیست. ریشة کلمة "مسیحی" از شهر انطاکیه در قرن اول میلادیست (اعمال رسولان 11: 26). امکان دارد که در ابتدا کلمة "مسیحی" لغتی برای تحقیر کردن بوده است. این لغت اساسا یعنی "مسیح کوچک". بهر حال در طی قرنها، ایمانداران در مسیح این لغت را بر خود گرفته اند و از آن بعنوان شناسایی شان بعنوان پیروان مسیح بکار می برند. معنی سادة مسیحی یعنی کسی که مسیح را پیروی می کند.
عیسی مسیح گفت که "نیامده ام تا کسی به من خدمت کند، بلکه آمده ام تا به دیگران خدمت کنم و جانم را در راه آزادی دیگران فدا سازم" (مرقس 10: 45). سوالی که مطرح می شود این است که چرا ما نیاز به فدیه و خونبها داریم؟ فدیه یا خونبها بهایی است که برای آزادی یک شخص داده می شود. این لغت بیشتر در رابطه با آدم دزدی بکار می رود، یعنی وقتی کسی دزدیده و اسیر می شود، تنها در صورت پرداخت خونبهاست که آزاد می گردد.
عیسی مسیح خونبهای ما را پرداخت تا ما را از اسارت و نتایج آن آزاد سازد. اسارت از چه؟ اسارت از گناه و نتایج آن، مرگ جسمانی که ادامة آن دوری ابدی از خداست. چرا لازم بود عیسی این بها را بپردازد؟ چون همة ما با گناه آلوده شده ایم (رومیان 3: 23)، و بنابراین سزاوار تنبیه الهی هستیم (رومیان 6: 23). عیسی چطور خونبهای ما را پرداخت؟ بوسیلة مردن بر صلیب و پرداخت جریمة گناهان ما (1 قرنتیان 15: 3، 2 قرنتیان 5: 21). چطور مرگ عیسی می توانست بهای گناهان همة ما را بدهد؟ عیسی خدا و در شکل انسان بود، خدا به زمین آمد تا یکی از ما شود تا ما بتوانیم او را درک کرده بشناسیم و او آمد تا برای گناهان ما بمیرد (یوحنا 1: 1 و 14). بعنوان خدا، مرگ عیسی ارزش بی پایانی داشت، ارزشی که برای پرداخت جریمة گناهان همة دنیا کافی بود (1 یوحنا 2: 2). قیام عیسی بعد از مرگش نشان داد که مرگ او قربانی کافی بود و نشان داد که او بر گناه و مرگ پیروز شد.
من چطور می توانم مسیحی شوم؟
این بهترین قسمت مطلب است. بخاطر محبت خدا به ما او مسیحی شدن را بسیار ساده کرده است. فقط باید عیسی مسیح را بعنوان نجات دهندة خود بپذیریم و مرگ او را بعنوان قربانی کافی برای گناهانمان قبول کنیم (یوحنا 3: 16)، و اینکه کاملا و فقط به او بعنوان نجات دهنده اعتماد کنیم (یوحنا 14: 6، اعمال رسولان 4: 12). مسیحی شدن یک تشریفات مذهبی، رفتن به کلیسا، و یا انجام و عدم انجام اعمال خاصی نیست. مسیحی شدن رابطة شخصی داشتن با عیسی مسیح است. رابطة شخصی با عیسی مسیح از طریق ایمان است که شخص را مسیحی می کند.
آیا حاضرید مسیحی شوید؟
اگر حاضرید با دریافت عیسی مسیح بعنوان نجات دهندة خود مسیحی شوید، تنها کاری که باید بکنید این است که ایمان بیاورید. آیا باور و قبول دارید که گناه کرده اید و سزاوار داوری خدا هستید؟ آیا باور و قبول دارید که عیسی مسیح تنبیه شما را به گردن گرفت و بجای شما مرد. آیا باور و قبول دارید که مرگ او برای پرداخت بهای گناهان شما کافیست؟ اگر جواب به هر سه سوال بله است، فقط اعتمادتان را بر روی مسیح بعنوان نجات دهنده بگذارید. او را دریافت کنید، و فقط و کاملا به او اعتماد کنید. این تنها چیزیست که باید انجام دهید تا مسیحی شوید.
آیا با مطالعۀ این مطالب تصمیم گرفتید تا با ایمان مسیح را در قلب خود بپذیرید؟ اگر اینچنین است، لطفاً دگمۀ زیر را فشار دهید.
"امروز مسیح را در
قلب خود پذیرفتم"
برای ارتباط بشتر با ما همرا باشید
در :
راهی به سوی نجات
" عیسی به او
فرمود: راه منم. راستی منم. زندگی منم. هیچ کس نمی تواند به خدا برسد مگر بوسیله
من."
یوحنا 14:6
مسيحی شدن و يافتن نجات و حيات جاودانی
مسيحی شدن، انجام يک سری مراسم خاص مذهبی و يا پيوستن به يک دين جديد نمیباشد. رفتـن به کليسا و انجام يک سری مراسم و تشريفات خاص مذهبی، بخودی خود، باعث مسيحی شدن کسی نمیشود. مسيحی شدن، به معنای برقرار گشتن يک رابطه و مشارکت حقيقی و خالص و شخصی، با خدا میباشد که خالق کل کائنات و ما انسانها است
برطبق کلام خدا درانجيل شريف، رساله به روميان، فصل سوم، آيه ٢٣ "همه گناه کردهاند و از جلال خدا محرومند،". آدم و حوا، اجداد انسان، متأسفانه از خدا نافرمانی کرده و مرتکب گناه شدند و بهمين علت، گناه وارد نسل بشر شد وهمه را آلوده ساخت. اين موضوع را میتوانيم در همه انسانها مشاهده کنيم چون ما ذات و طبيعتی گناهآلود داريم و در افکار و سخنان و اعمال خود گناه میکنيم. کلام خدا، در رساله به روميان، فصل ششم، آيه ٢٣ میفرمايد: "زيرا مزدی که گناه میدهد موت است، . . ." و موت يعنی جدايی از خدا. چون خدا قدوس و پاک است و نمیتواند گناه را تحمل کند، با وجود عشق و محبتی که او نسبت به انسان دارد، رابطه و مشارکت و دوستی با انسان را رد میکند. انسان گناهکار، با وجود گناهان خود، نمیتواند به حضور خدای قدوس و پاک راه يافته و با او رابطه و مشارکت داشته باشد. ضمناً، انسان گناهکار با اعمالش که از ذات و دل آلوده به گناه او بيرون میآيد، نمیتواند خدا را خشنود بسازد مگر اينکه گناهانش آمرزيده شده و دل و وجودش از گناه پاک گردد
خدا همچنين عادل است و گناه را بدون مجازات نمیگذارد. گناهکار به خاطر گناه، هرچه که باشد، خواه آنچه که اراده و خواست خدا بوده وانجام نداده و يا آنچه خواست خدا نبوده و انجام داده، در داوری به حق خدا محکوم و مجازات خواهد شد. بله، گناه، رابطه ما را با خدا از بين برده و مثل درهای که در ميان دو کوه قرار دارد، جدايی در بين خدا و انسان بوجود آورده است. انسان گناهکار و محکوم به هلاکت، برای برقرار شدن رابطهاش با خدا، احتياج به نجات دهنده دارد يعنی شخصی که انسان را از گناه و نتايج شوم آن نجات داده و مثل پلی او را به خدا متصل کند
در مورد نجات دهنده، خوب است بدانيم که اولاً، او بايستی کاملاً بیگناه و پاک باشد يعنی هم در ذات و هم در فکر و کلام و عمل، بدون گناه باشد. پس، نجات دهنده انسان، نمیتواند از نسل بشری باشد که آلوده به گناه است. بايد توجه داشت که نطفه عيسی مسيح، نجات دهنده بشريت، از انسان گناهکار در رحم مريم باکره قرار نگرفت بلکه براساس کتابمقدس: "مريم، مادر عيسی، از روح القدس حامله شد" (متی ١: ١٨ و ٢٠). عيسی مسيح، نجات دهنده بشر، نه فقط ذات و طبيعتی مقدس و بدون گناه داشت، بلکه هيچگاه در زندگی خود مرتکب گناهی نشد. در انجيل عيسی مسيح، در باره اين نجات دهنده بیهمتا میخوانيم: "او هيچ گناه نکرد، و فريبی بر زبانش يافت نشد" (اول پطرس ٢: ٢٢). "ما به چنين کاهن اعظمی نياز داشتيم، کاهنی قدوس، بیعيب، پاک، جدا از گناهکاران، و فراتر از آسمانها" (عبرانيان ٧: ٢٦). دوماً، نجات دهنده انسان، بايد بتواند جريمه گناه ما را با خون و مرگ خود بپردازد، يعنی او بجای ما انسانها مجازات گناهان ما را قبول کرده و بعوض ما بميرد. براساس کتاب مقدس، " زيرا جان هر موجودی در خون اوست و من خون را به شما دادهام تا برای کفاره جانهای خود، آن را بر روی قربانگاه بپاشيد. خون است که برای جان کفاره میکند" (لاويان ١٧: ١١). " . . . خود مسيح يک بار برای هميشه به خاطر گناه بشر مرد، يعنی يک شخص بیگناه در راه گناهکاران مرد تا ما را به حضور خدا بياورد . . ." (اول پطرس ٣: ١٨). " خون مسيح چقدر بيشتر انسان را پاک میگرداند، او خود را به عنوان قربانی کامل و بدون نقص به وسيله روح جاودانی به خدا تقديم کرد. خون او وجدان ما را از اعمال بيهوده پاک خواهد کرد تا ما بتوانيم خدای زنده را عبادت و خدمت کنيم
(عبرانيان ٩: ١٤)
خبر خوشی که برای شما داريم اين است که، در حدود دو هزار سال پيش، خدا بخاطر عشق و محبت خود، قدم آشتی با انسان گناهکار را برداشت يعنی حاضر شد مظهر و يا از لحاظ روحانی، پسر خود عيسی مسيح را به جهان بفرستد تا مثل يک قربانی کامل و بیعيب، بخاطر ما و برای پرداخت جريمه گناهان ما، بر روی صليب بميرد. انجيل شريف، يوحنا، فصل سوم، آيه ١٦ میفرمايد: "زيرا خدا جهانيان را آنقدر محبت نمود که پسر يگانه خود را داد تا هرکه به او ايمان بياورد هلاک نگردد بلکه صاحب حيات جاودان شود". همچنين کلام خدا در روميان، فصل سوم، آيات ٢٤ تا ٢٦ میفرمايد: "اما با فيض خدا همه بوساطت عيسی مسيح که آنان را آزاد میسازد، بطور رايگان، نيک محسوب میشوند. زيرا خدا مسيح را بعنوان وسيلهای برای آمرزش گناهان که با ايمان بخون او بدست میآيد در مقابل چشم همه قرار داده و با اين کار، خدا عدالت خود را ثابت نمود زيرا درگذشته بسبب بردباری خود گناهان آدميان را ناديده گرفت تا در اين زمان، عدالت خدا کاملاً بثبوت برسد، يعنی ثابت شود که خدا عادل است و کسی را که به عيسی ايمان میآورد نيک میشمارد
حقجوی عزيز، عيسی
مسيیح که بعد از مرگ بر روی صليب و تدفين، دوباره زنده شد و اکنون زنده است، بر در
قلب شما ايستاده در را میکوبد و مايل است وارد قلب و زندگی شما بشود. او میخواهد
تمام گناهان شما را ببخشد و رابطه و مشارکت واقعی و بسيار نزديک، بين شما و خدای
قدوس برقرار سازد و به شما حياتی جديد و ابدی در خدا ببخشد. اگر آنچه را که ذکر
شد، قبول داشته باشيد، کافی است که از گناه توبه کرده و به عيسی مسيح ايمان آوريد.
کلام خدا در انجيل شريف میفرمايد: "زيرا اگر با لبان خود اعتراف کنی که
عيسی، نجات دهندۀ تواز گناهانت می باشد و در قلب خود ايمان آوری که خدا او را پس
از مرگ زنده ساخت نجات خواهی يافت. زيرا انسان با قلب ايمان میآورد و نيک محسوب
میگردد و با لبهای خود به ايمانش اعتراف میکند و نجات میيابد" (روميان ١٠:
٩ و ١٠). "من پشت در ايستاده در را میکوبم اگر کسی صدای مرا بشنود و در را
باز کند وارد میشوم و با او شام خواهم خورد و او نيز با من" (از سخنان عيسی
مسيح در انجيل شريف، مکاشفه ٣: ٢٠
میتوانيد با يک دعای ساده و صميمی که از روی ايمان باشد، اينطور با خدا صحبت کنيد: ای خدای پاک و مقدس، من میدانم که بر طبق کلام تو، کتاب مقدس، گناهکار و از جلال تو محروم هستم. من قبول دارم که عيسی مسيح ، بخاطر گناهان من، به صليب کشيده شد و جانش را برای پرداخت جريمه گناهان من داد. قبول دارم که او سه روز بعد از مرگ دوباره زنده شد و زنده است. پدر آسمانی، از تو خواهش میکنم گناهان مرا بيامرز و پاک کن و به من حياتی جديد و ابدی در خودت ببخش. به اسم عيسی مسيح دعا میکنم، آمين
به محض اينکه به مسيح رو آوريد و از راه ايمان با او متحد شويد، براساس کلام خدا در انجيل شريف، چند چيز درقلب و زندگيتان صورت میگيرد
اولاً، تمام گناهان شما آمرزيده و برطرف می شود، روح خدا در قلب شما ساکن می گردد و شما تولد تازه و حياتی جديد در مسيح میيابيد (براساس کولسيان ٢: ١٣، روميان ٨: ٩، تيطس ٣: ٥
دوماً، فرزند خدا گشته و از تمام مزايای فرزند خواندگی برخوردار خواهيد شد (براساس روميان ٨: ١٦ و ١٧، افسسيان ١: ٣
سوماًً، از سلطه و اسارت گناه و نفس گناه آلود و شيطان آزاد میشويد (براساس روميان ٦: ٦ و ٧، افسسيان ٢: ١ و ٢، کولسيان ١: ١٣، يوحنا ٨: ٣١ و ٣٢
چهارماً، از موت و هلاکت و جدايی ابدی از خدا رهائی يافته و صاحب حيات جاودان میشويد (براساس يوحنا ١٠: ٢٨، روميان ٦: ٢٣، اول يوحنا ٥: ١٣
در خاتمه، براساس انجيل شريف، در اتحاد با عيسی مسيح، میتوانيد بوسيله ايمان و صبر، وعدههای عالی و نيکوی خدا را که در کلام او ذکر شده، از آن خود سازيد (عبرانيان ٦: ١٢).آمين
میتوانيد با يک دعای ساده و صميمی که از روی ايمان باشد، اينطور با خدا صحبت کنيد: ای خدای پاک و مقدس، من میدانم که بر طبق کلام تو، کتاب مقدس، گناهکار و از جلال تو محروم هستم. من قبول دارم که عيسی مسيح ، بخاطر گناهان من، به صليب کشيده شد و جانش را برای پرداخت جريمه گناهان من داد. قبول دارم که او سه روز بعد از مرگ دوباره زنده شد و زنده است. پدر آسمانی، از تو خواهش میکنم گناهان مرا بيامرز و پاک کن و به من حياتی جديد و ابدی در خودت ببخش. به اسم عيسی مسيح دعا میکنم، آمين
به محض اينکه به مسيح رو آوريد و از راه ايمان با او متحد شويد، براساس کلام خدا در انجيل شريف، چند چيز درقلب و زندگيتان صورت میگيرد
اولاً، تمام گناهان شما آمرزيده و برطرف می شود، روح خدا در قلب شما ساکن می گردد و شما تولد تازه و حياتی جديد در مسيح میيابيد (براساس کولسيان ٢: ١٣، روميان ٨: ٩، تيطس ٣: ٥
دوماً، فرزند خدا گشته و از تمام مزايای فرزند خواندگی برخوردار خواهيد شد (براساس روميان ٨: ١٦ و ١٧، افسسيان ١: ٣
سوماًً، از سلطه و اسارت گناه و نفس گناه آلود و شيطان آزاد میشويد (براساس روميان ٦: ٦ و ٧، افسسيان ٢: ١ و ٢، کولسيان ١: ١٣، يوحنا ٨: ٣١ و ٣٢
چهارماً، از موت و هلاکت و جدايی ابدی از خدا رهائی يافته و صاحب حيات جاودان میشويد (براساس يوحنا ١٠: ٢٨، روميان ٦: ٢٣، اول يوحنا ٥: ١٣
در خاتمه، براساس انجيل شريف، در اتحاد با عيسی مسيح، میتوانيد بوسيله ايمان و صبر، وعدههای عالی و نيکوی خدا را که در کلام او ذکر شده، از آن خود سازيد (عبرانيان ٦: ١٢).آمين
شخصاً مسيح را بشناسيد
در اين جزوه چهار نكته
تشريح گرديده است. با مطالعه اين چهار نكته, ميتوانيم با مبداء آفرينش يعني خدا,
ارتباط معنوي برقرار نماييم و با نقشه الهي در مورد سرنوشت بشر, آشنا شويم.
نكته
اول - خداوند شما را دوست دارد.
خداوند شما را دوست دارد و ميخواهد كه شما بوسيله ارتباط روحاني با او، به سعادت و نيكبختي نائل گرديد. خداوند ميفرمايد:
< با محبت ازلي تو را دوست داشتم، از اين جهت تو را به رحمت جذب نمودم. > (ارميا31 :3)
< زيرا خدا جهان را اينقدر محبت نمود كه پسر يگانه خود را داد تا هر كه بر او ايمان آورد، هلاك نگردد، بلكه حيات جاوداني يابد.> (يوحنا 3 : 16)
(References contained on this Home Page are from the Bible and should be read in context wherever possible.)
نقشه خدا براي بشر
نقشه خدا براي بشر اين است كه انسان به حضور خداوند بازگشت نمايد و با او ارتباط معنوي برقرار كند و از لطف الهي مستفيض گردد و آرامش و حيات جاوداني به دست آورد.
مسيح ميفرمايد:
< من آمدم تا ايشان حيات يابند و آن را زيادتر حاصل كنند.> (يوحنا 10:10)
< حيات جاوداني اين است كه تو را خداي واحد حقيقي، و عيسي مسيح را كه فرستادي، بشناسند.> (يوحنا 17 :3)
خداوند شما را دوست دارد و ميخواهد كه شما بوسيله ارتباط روحاني با او، به سعادت و نيكبختي نائل گرديد. خداوند ميفرمايد:
< با محبت ازلي تو را دوست داشتم، از اين جهت تو را به رحمت جذب نمودم. > (ارميا31 :3)
< زيرا خدا جهان را اينقدر محبت نمود كه پسر يگانه خود را داد تا هر كه بر او ايمان آورد، هلاك نگردد، بلكه حيات جاوداني يابد.> (يوحنا 3 : 16)
(References contained on this Home Page are from the Bible and should be read in context wherever possible.)
نقشه خدا براي بشر
نقشه خدا براي بشر اين است كه انسان به حضور خداوند بازگشت نمايد و با او ارتباط معنوي برقرار كند و از لطف الهي مستفيض گردد و آرامش و حيات جاوداني به دست آورد.
مسيح ميفرمايد:
< من آمدم تا ايشان حيات يابند و آن را زيادتر حاصل كنند.> (يوحنا 10:10)
< حيات جاوداني اين است كه تو را خداي واحد حقيقي، و عيسي مسيح را كه فرستادي، بشناسند.> (يوحنا 17 :3)
چرا
اغلب مردم دنيا از داشتن چنين حياتي محرومند؟
زيرا...
نكته
دوم- مشكل انسان: گناه
انسان به علت سرپيچي از احكام الهي، از فيض حضور او محروم شده است.
<مزد گناه، موت (جدايي روحاني) است.> (روميان 6 : 23)
<خطاياي شما در ميان شما و خداي شما، حائل شده است و گناهان شما روي او را از شما پوشانيده است. > ( اشعيا 59 : 2 )
گناه چيست؟
خدا، انسان را آفريده تا محبت خود را به او نشان دهد. اما انسان تحت تاثير تمايلات نفساني، راه خود را از خدا جدا كرد. اين حالت تمرّد و سركشي و يا بياعتنائي نسبت به ميل و اراده الهي، در اصطلاح كتاب مقدس، گناه ناميده ميشود. (روميان 1 : 18 - 21 و اشعيا 53 : 5 - 6 )
چه كساني گناه كردهاند ؟
<همه گناه كردهاند و از جلال خدا، قاصر ميباشند.> (روميان 3 : 23)
عواقب گناه چيست؟
احساس تقصير و گناه، موجب ايجاد احساس پوچ بودن و عدم رضايت از زندگي ميگردد. انسان فطرتاً براي رسيدن به حقيقت و كسب كمال روحاني، به طور دائم در تلاش است و ميكوشد از راه ثواب يا نيكوكاري و اخلاق و معرفت فلسفي، به اين هدف برسد. ولي با وجود همه كوششها، به دليل عدم درك صحيح و پي نبردن به علت اصلي يعني گناه، به نتيجه نرسيده است.
انسان به علت سرپيچي از احكام الهي، از فيض حضور او محروم شده است.
<مزد گناه، موت (جدايي روحاني) است.> (روميان 6 : 23)
<خطاياي شما در ميان شما و خداي شما، حائل شده است و گناهان شما روي او را از شما پوشانيده است. > ( اشعيا 59 : 2 )
گناه چيست؟
خدا، انسان را آفريده تا محبت خود را به او نشان دهد. اما انسان تحت تاثير تمايلات نفساني، راه خود را از خدا جدا كرد. اين حالت تمرّد و سركشي و يا بياعتنائي نسبت به ميل و اراده الهي، در اصطلاح كتاب مقدس، گناه ناميده ميشود. (روميان 1 : 18 - 21 و اشعيا 53 : 5 - 6 )
چه كساني گناه كردهاند ؟
<همه گناه كردهاند و از جلال خدا، قاصر ميباشند.> (روميان 3 : 23)
عواقب گناه چيست؟
احساس تقصير و گناه، موجب ايجاد احساس پوچ بودن و عدم رضايت از زندگي ميگردد. انسان فطرتاً براي رسيدن به حقيقت و كسب كمال روحاني، به طور دائم در تلاش است و ميكوشد از راه ثواب يا نيكوكاري و اخلاق و معرفت فلسفي، به اين هدف برسد. ولي با وجود همه كوششها، به دليل عدم درك صحيح و پي نبردن به علت اصلي يعني گناه، به نتيجه نرسيده است.
نكته
سوم، يگانه پاسخ اين مسئله را به ما ميدهد.
نكته سوم - عيسي
مسيح:تنها راه رسيدن به خدا.
مسيح، موعود يگانه
خدا و تجلّي وحدت خدا و انسان است. (اول يوحنا 5: 20 )
|
شخصيتي بينظير
|
عيسي كيست؟ -1
|
< من راه و راستي و حيات هستم. هيچكس نزد پدر
(خدا) جز به وسيله من نميآيد.>
(يوحنا 14: 6 )
|
ادعايي بينظير
|
عيسي چه گفت؟ -2
|
او به خاطر گناهان
بشر بر روي صليب قرباني گرديد. (اول قرنتيان 15: 3-4؛ عبرانيان 10: 12؛ اول پطرس
3: 18 )
|
فداكاري بينظير
|
عيسي چه كرد؟ -3
|
او قادر است همه
كساني را كه بوسيله او به حضور خدا ميآيند، كاملاً و براي هميشه نجات بخشد،
زيرا او تا به ابد زنده است و براي آنان شفاعت ميكند.> (عبرانيان 7: 25 )
|
اعطاي نجاتي بينظير
|
عيسي براي شما چه مي
تواند بكند؟ -4
|
ولادت بينظير او از
مريم باكره، زندگي سرشار از قدوسيّت و قدرت، قرباني شدن بر صليب به خاطر آمرزش
گناه بشر، رستاخيز پيروزمندانه از مردگان و صعودش به آسمان، اين واقعيت را ثابت ميكند
كه او يگانه منجي انسان است.
عيسي مسيح: تنها راه
نجات و رستگاري
ما بر اثر گناه، به مرگ
محكوم شديم. ليكن خدا، فرزند يگانه خود را فرستاد تا به جاي
ما جان بدهد. مسيح، مانند پلي، بر روي درّهاي كه ما را از خدا جدا ميسازد، قرار
گرفته است.
ما به وسيله اين پل، با
خدا ارتباط پيدا ميكنيم و آمرزش گناهان خود را به دست ميآوريم. يحيي درباره عيسي
چنين شهادت ميدهد: <اينك برّه خدا كه گناه جهان را بر مي دارد.> (يوحنا 1: 29)
ولي دانستن اين حقيقت ، به خودي خود كافي نيست.
نكته
چهارم- تصميم شخصي
اگر
شخصاً مسيح را به عنوان نجاتدهنده خود بپذيريم:
الف- خدا را خواهيم شناخت.
ب- محبت الهي را دريافت خواهيم كرد.
پ- از اراده مقدس خدا آگاه خواهيم شد.
دستيابي به اين امور، مستلزم اين است كه :
1) گناهان خود را اعتراف نماييم و از آنها توبه كنيم.
2) اعتماد داشته باشيم كه به وسيله ايمان به مسيح، گناهان ما آمرزيده شده است؛ زيرا مسيح در راه ما فدا گرديد.
3) به مسيح تسليم شويم و محبت او را بپذيريم و از او به عنوان خداوند خود، اطاعت نماييم.
بخشش الهي
آمرزش گناه و برقراري ارتباط معنوي با خدا، فيض و لطف رايگان و عنايتي از جانب خود اوست كه به محض پذيرفتن مسيح، نصيب انسان ميگردد.
خدا راه رستگاري را مهيا نموده است ولي قبول يا رّد آن، به ميل و اراده آزاد انسان بستگي دارد. < به آن كساني كه او را قبول كردند، قدرت داد تا فرزندان خدا گردند؛ يعني به هر كه به اسم او ايمان آورد. > (يوحنا 1: 12 ؛ افسسيان 2: 8-9)
پذيرش مسيح بستگي به ميل قلبي ما دارد.
مسيح ميفرمايد: < اينك بر در ايستاده، ميكوبم. اگر كسي آواز مرا بشنود و دررا باز كند، به نزد او در خواهم آمد و با وي شام خواهم خورد و او نيز با من. > (مكاشفه 3: 20)
تنها داشتن اعتقاد عقلاني و يا احساسات پرشور درباره مسيح كافي نيست. بايد با تمام وجود، او را بپذيريم و به او تسليم شويم.
الف- خدا را خواهيم شناخت.
ب- محبت الهي را دريافت خواهيم كرد.
پ- از اراده مقدس خدا آگاه خواهيم شد.
دستيابي به اين امور، مستلزم اين است كه :
1) گناهان خود را اعتراف نماييم و از آنها توبه كنيم.
2) اعتماد داشته باشيم كه به وسيله ايمان به مسيح، گناهان ما آمرزيده شده است؛ زيرا مسيح در راه ما فدا گرديد.
3) به مسيح تسليم شويم و محبت او را بپذيريم و از او به عنوان خداوند خود، اطاعت نماييم.
بخشش الهي
آمرزش گناه و برقراري ارتباط معنوي با خدا، فيض و لطف رايگان و عنايتي از جانب خود اوست كه به محض پذيرفتن مسيح، نصيب انسان ميگردد.
خدا راه رستگاري را مهيا نموده است ولي قبول يا رّد آن، به ميل و اراده آزاد انسان بستگي دارد. < به آن كساني كه او را قبول كردند، قدرت داد تا فرزندان خدا گردند؛ يعني به هر كه به اسم او ايمان آورد. > (يوحنا 1: 12 ؛ افسسيان 2: 8-9)
پذيرش مسيح بستگي به ميل قلبي ما دارد.
مسيح ميفرمايد: < اينك بر در ايستاده، ميكوبم. اگر كسي آواز مرا بشنود و دررا باز كند، به نزد او در خواهم آمد و با وي شام خواهم خورد و او نيز با من. > (مكاشفه 3: 20)
تنها داشتن اعتقاد عقلاني و يا احساسات پرشور درباره مسيح كافي نيست. بايد با تمام وجود، او را بپذيريم و به او تسليم شويم.
تصاوير بعدي نمودار دو نوع زندگي است :
|
افرادي كه زندگي
خودمحور دارند
ن- نفس بر زندگي
فرمانروايي دارد
مسيح خارج از زندگي است. اداره امور زندگي در دستخودمان است و نتيجه-V آن نا اميدي و پاشيدگي امورميباشد. |
|
افرادي كه مسيح
فرمانرواي زندگي آنها است:
ن- نفس از فرمانروايي بر زندگي معزول شده است
مسيح، فرمانرواي مطلق بر زندگي است. اداره امور-V زندگي خود را به دست خدا سپردهايم و زندگي ما طبق نقشه و اراده او به پيش ميرود. |
كدام قلب نشاندهنده زندگي شما است ؟
مايليدكدام قلب ، نمايانگر زندگي شما باشد ؟
مايليدكدام قلب ، نمايانگر زندگي شما باشد ؟
در ادامه راه رسيدن به مسيح خداوند, توضيح داده شده است.
راه
رسيدن به مسيح خداوند
اكنون شما ميتوانيد به وسيله دعايي كه از روي ايمان است ، مسيح را به زندگي خود دعوت كنيد. دعا ، يعني گفتگو با خدا. خداوند از آنچه در دل شما ميگذارد ، آگاه است. مهم نيست كه با چه كلماتي ، خواست خود را با او در ميان بگذاريد.
اكنون شما ميتوانيد به وسيله دعايي كه از روي ايمان است ، مسيح را به زندگي خود دعوت كنيد. دعا ، يعني گفتگو با خدا. خداوند از آنچه در دل شما ميگذارد ، آگاه است. مهم نيست كه با چه كلماتي ، خواست خود را با او در ميان بگذاريد.
دعاي
زير نمونه يك نيايش از روي ايمان است:
<اي مسيح خداوند به تو محتاجم. متشكرم كه براي
آمرزش گناهان من بر روي صليب جان دادي. به گناهان خود اعتراف مينمايم و توبه ميكنم.
اينك قلب و وجود خود را گشودهام. در آن نزول فرما و منجي من باش. تو را به خاطر
آمرزش گناهانم سپاس ميگويم. تو فرمانرواي زندگي من باش و از من آن وجودي را بساز
كه مطابق ميل و اراده تو باشد. آمين>
آيا ميتوانيد با همين
نيّت، با خداوند گفتگو كنيد؟ اگر چنين است، همين لحظه به حضور خداوند دعا كنيد. آنگاه مسيح، بر طبق وعدهاش داخل زندگي شما
خواهد شد. ولي اگر چنين نيست و اطمينان نداريد، به اين حقيقت توجه داشته باشيد كه
خداوند مسئوليت اخذ تصميم را به عهده شما گذاشته است( يوحنا 3 :
معنای گناه و راه نجات از آن
معنای گناه و راه نجات از آن
بر اساس کتاب مقدس، يکی از تعريفهای گناه، شکستن قوانين خدا است. در انجيل شريف میخوانيم: "هر که گناه کند، قانون خدا را میشکند، زيرا گناه چيزی جز شکستن قانون نيست" (اول يوحنا ٣: ٤). خدا آدم را که اولين انسان بود خوب و بيگناه آفريد. او با خدا زندگی میکرد و با خدا دوستی و رفاقت نزديک داشت. خدا آدم را از لحاظ روحانی شبيه خود آفريد و به او حق انتخاب داد. ولی آدم، در باغ عدن تصميم نادرستی گرفت و بر عليه خواست خدا از ميوه درخت شناخت نيک و بد خورد و قانون خدا را شکست
گناه از طريق آدم به نسل بشر سرايت کرد و مانند سمی در ذات انسانها قرار گرفت. بر اساس کلام خدا، همه انسانها با ذاتی گناهآلود به دنيا میآيند و در فکر و کلام و عمل گناه میکنند. کلام خدا میفرمايد: "گناه به وسيله يک انسان به جهان وارد شد و اين گناه مرگ را به همراه آورد . . ." (روميان ٥: ١٢). نکته مهمی که بايد به آن توجه کنيم اين است که: خدا قدوس و پاک است و ما انسانها گناهکار هستيم و گناه باعث جدايی ما از خدای پاک و مقدس شده است. در انجيل شريف میخوانيم: "همه گناه کردهاند و از جلال خدا محرومند" (روميان ٣: ٢٣). و در جايی ديگر نوشته شده: "زيرا مزدی که گناه میدهد موت است . . ." (روميان ٦: ٢٣)، و موت يعنی جدايی از خدای پاک و مقدس. پس تمام انسانها، گناهکار و از خدای پاک و مقدس، جدا هستند و اگر در طول عمرشان از گناه آمرزيده و با خدا متحد نشوند، برای هميشه از خدا جدا خواهند ماند. ولی خبر خوش اين است که خدای پاک و قدوس، خدای محبت هم هست و او برای برگرداندن ما انسانها به آغوش خودش، از ازل نقشهای پرشکوه کشيده بود
حدوداً دو هزار سال پيش، خدا پسر روحانی خودش عيسی مسيح را که ذات الهی دارد و کاملاً پاک و بيگناه است، به جهان فرستاد تا جريمه گناه ما انسانها را که موت میباشد بپردازد تا ما انسانهای گناهکار بتوانيم از طريق ايمان به او و پذيرفتن آنچه او بخاطر ما انجام داده است، با خدا متحد بشويم. بر اساس کلام خدا: عيسای مقدس و بيگناه، خون پاکش بر روی صليب ريخته شد و مرد. سپس او را در قبر گذاشتند ولی او در روز سوم، از مردگان قيام کرد و زنده است. عيسی، با مرگ و قيام خودش، جريمه گناهان ما را داد و هديه نجات از گناه را برای ما انسانها فراهم کرد. حالا هر که به عيسی مسيح خداوند و واقعيت مرگ و دفن و قيام او از مردگان، ايمان بياورد تمام گناهانش آمرزيده میشود و از هديه نجات از گناه و مزايای نجات که يکی از آنها زندگی جاودانی با خدا است بهرهمند میشود
وقتی يک نفر از گناه توبه میکند و به مسيح خداوند ايمان میآورد، همه گناهانش آمرزيده میشود، روح القدس در دل او ساکن میگردد و او را از داخل عوض میکند تا بتواند از گناه و کارهای گناهآلود هرچه بيشتر دوری کند و روز به روز پاکتر و مقدستر بشود. پس مسيح واقعی، که بخاطر انسانهای گناهکار بر روی صليب مرد و از مردگان قيام کرد و زنده است، تنها راه نجات انسان از قدرت گناه و نتايج بد آن میباشد. بر اساس کلام خدا: "در هيچکس ديگر، رستگاری نيست و در زير آسمان هيچ نامی جز نام عيسی به مردم عطا نشده است تا بوسيله آن نجات يابيم" (نقل قول از انجيل شريف، کارهای رسولان :12:
Subscribe to:
Posts (Atom)