فسمت سوم
خدای توانا
وَﻟﻮ ﺷﺎءَاﷲ ﻣﺎ اَﺷﺮﮐﻮا (اﮔﺮ ﺧﺪا ﻣﯽ ﺧﻮاﺳﺖ
ﻣﺸﺮک ﻧﻤﯽ ﺷﺪﻧﺪ)
ﭘﺲ ﺧﺪا مسلمانان ﺧﻮاﺳﺘﻪ اﺳﺖ ﮐﻪ ﻣﺸﺮک ﺷﻮﻧﺪ.
ﺑﻨﺪﻩ ﺿﻌﻴﻒ ﺑﺎ ﺧﻮاﺳﺖ ﺧﺪای ﺗﻮاﻧﺎ ﭼﻪ ﻣﯽ ﺗﻮاﻧﺪ ﮐﺮد؟ ﭘﺲ ﻣﺤﻤﺪ هم ﻧﻤﯽ ﺗﻮاﻧﺪ ﺁﻧﻬﺎ را از
ﺷﺮک ﺑﺖ ﭘﺮﺳﺘﯽ ﻣﻨﺼﺮف ﮐﻨﺪ ﺑﺮای ﺁﻧ ﮑﻪ ﺷﺮک آنها ﻣﻌﻠﻮل ارادﻩ ﺧﺪاوﻧﺪ اﺳﺖ، ﭘﺲ ﺁﻧﻬﺎ
ﻣﻌﻠﻮل ﻧﻴﺴﺘﻨﺪ. ﺑﻨﺎ ﺑﺮ اﻳﻦ ﭼﺮا آنها را ﺑﻪ ﻋﺬاب ﺁﺧﺮت ﺑﻴﻢ ﻣﯽدهند؟
رسم پیمان در اسلام
به جملهای از سیره ابن هشام اشاره میکنمکه
در آن محمد به مردم مدینه که برای پیمان بستن نزد او آمده بودند چنین میگوید:
بل الدم الدم، الهدم الهدم. أنا منکم و أنتم
منی. أحارب من حاربتم و أسالم من سالمتم
این جمله را چنین ترجمه میکنند:
ﺧﻮن، ﺧﻮن، وﻳﺮاﻧﯽ، وﻳﺮاﻧﯽ. ﻣﻦ از ﺷﻤﺎﻳﻢ، ﺷﻤﺎ از ﻣﻨﻴﺪ. ﺑﺎ هر ﮐﺲ ﺟﻨﮓ ﮐﻨﻴﺪ، ﻣﯽ ﺟﻨﮕﻢ و ﺑﺎ هر ﮐﺲ ﺳﺎزش
ﮐﻨﻴﺪ، ﺳﺎزش ﻣﯽ ﮐﻨﻢ
((ﺁﻳﺎ ﺗﮑﺮار ﮐﻠﻤﻪهای «ﺧﻮن» و «اﻧﻬﺪام» ﺟﻤﻠﻪ
ﻣﻌﺮوف «ژان پل مارا (به فرانسوی: Jean-Paul Marat) » اﻧﻘﻼﺑﯽ ﻣﻌﺮوف ﻓﺮاﻧﺴﻪ را ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﻧﻤﯽ ﺁورد ﮐﻪ ﻣﯽ ﻧﻮﺷﺖ: «ﻣﻦ ﺧﻮن ﻣﯽ
ﺧﻮاهم»؟)) و از آنجا نتیجه میگیرد که این جملات نشان دهنده خواستههای درونی و
آرزوهای خفته محمد است که در روح او نهفتهاست. از ای نظر این جمله آشکار کننده
ﺧﻮدِ ﻧﻬﻔﺘﻪ محمد است:
«و از اﻳﻦ رو ﺧﻮدِ ﻧﻬﻔﺘﻪاش ﻣﯽﻧﻤﺎﻳﺪ و ﻣﺤﻤﺪی ﮐﻪ ﺑﺎﻳﺪ ﺟﺰﻳﺮة اﻟﻌﺮب را ﺑﻪ
اﻃﺎﻋﺖ در ﺁورد، از ﮔﺮﻳﺒﺎن ﻣﺤﻤﺪی ﮐﻪ ﺳﻴﺰدﻩ ﺳﺎل ﻣﻮﻋﻈﻪ ﮐﺮدﻩ و ﺳﻮدی ﺑﻪ ﺑﺎر ﻧﻴﺎوردﻩ
اﺳﺖ، ﺳﺮ ﺑﻴﺮون ﻣﯽ ﮐﺸﺪ.»
پیدایش شیعه
ظرات
کسروی در مورد مذهب شیعه
برخی از نظرات او، به صورت خلاصه به
شرح زیر است:
- وی
پیدایش مذهب شیعه را از زمان بنیامیه میداند
- وی
نخستین آلودگی مذهب شیعه را در بجا دانستن خلافت علی بر
ابوبکر و
عمر و
عثمان میداند.
به عقیده وی جعفر امام
ششم شیعیان اولین
کسی بود که لفظ امام را
ساخت، و برای گرفتن «خمس» و «مال امام» گفت که باید خلیفه از طرف خدا باشد و از ترس
نام خلیفه را به امام تغییر داد.
- وی
گفته امامان
شیعه را در مورد اینکه «معتی قرآن را
جز ما نداند و هر کس نداند باید از ما بپرسد» و «هر کس امام زمان خود را
نشناسد بی دین از دنیا رفتهاست» را جز «لاف
زدن» و «گزافه گفتن» نشمردهاست. و گویندهاش را بیدین و خداناشناس میداند.
- به
اعتقاد وی «در شیعیگری دلیل خواستن و چیزی را به داوری خرد سپردن از نخست
نبوده و کنون هم نخواهد بود».
- وی در
مورد عثمان
بن سعید و رابطه وی با امام زمان اینچنین
میگوید: «آن امام مرا میانه خود و مردم میانجی گردانده. شما هر سخنی میدارید
به من بگوئید و هر پولی میدهید به من بدهید.»
وی خردههائی به شیعیگری میگیرد و
آنها را در چند بند خلاصه میکند، از جمله:
- «بنیاد شیعیگری بر آنست که خلیفه
بایستی از سوی خدا برگزیده شود نه از سوی مردم . ما میپرسیم: دلیل این سخن
چه بوده؟ کتاب اسلام قرآن میبود، آیا در کجای قرآن چنین گفتهای هست؟ چگونه
تواند بود که چنین چیزی باشد و در قرآن یادی از آن نباشد؟»
- «چه شد که دلبستگی شیعیان قزوین
به اسلام و دستورهای پیغمبر
اسلام بیشتر از دلبستگی یاران پیغمبر
گردید؟ آن مردانی که در راه پیغمبر و دین او از جان گذشته و آنهمه گزندها
دیده بودند، چشد که به اندازه ملایان شکم پرست ایران به دستورهای پیغمبر ارج
نمیگزاردند؟!»
انتخاب اجباری دین
در طی نیمه اول قرن هجری/ نیمه هفتم قرن
میلادی، مسلمانان موافق بودند که جریمه ارتداد در اسلام، مرگ است. به نقل از
پسرعموی محمد (عبدالله بن عباس؛ مرگ ۶۸ ه. ق/۶۸۷-۸ م)، محمد گفت: «کسی که دینش را عوض کرد، بکشیدش» (مَن بَدَلَ دینَهُ
فَقتُلهُ) یا «گردنش را بزنید» (فَضرِبو عُنقَهُ). در حدیث دیگری، پیامبر ارتداد
را یکی از سه شرط کشتن جایزی میداند که مسلمانی میتواند، مسلمانی را بکشد. به استناد حدیث دیگری از ابنعباس و عایشه، «کسی که دینش را ترک کرد و از جماعت جدا شد» را اجازه دارند تا خونش را
بریزند؛ ولی هیچ نوع توافقی از اول با نوع اعدام صورت نگرفتهاست. از این رو عکرمه
(درگذشت ۱۰۶ ه. ق/۷۲۴ م) و انس بن
مالک
(درگذشت ۹۱ ه. ق/ ۷۱۰ م) علی را برای سوزانیدن
مرتدان سرزنش میکردهاند برطبق حدیثی بر پایهٔ
گفتهٔ ابنعباس در نقد علی خلیفه چهارم (حکمرانی
۳۵ تا ۴۰ ه. ق/۶۵۶ تا ۶۶۱ م) کسی که کافران یا
مرتدان (زنادیق جمع زندیق) را میسوزانیدهاست، تاکید کردهاست: «کسی که دینش را ترک کند، او را
بکشید ولی با مجازات خدا- یعنی آتش (زدن)- کسی را مجازات نکنید. بر طبق حدیثی از عایشه، مرتدین باید کشته شوند، به صلیب کشیده شوند یا تبعید گردند تهمت اشتباهی ارتداد همچنین قابل مجازات است. بعلاوه، در تعدادی از
گزارشهای تاریخی، مجازات اعدام برای ارتداد اصحاب پیامبر ذکر شده است
قفهای امامیه علاوه بر قتل، عقوبتهای زیر را
برای مردی که مرتد فطری است در نظر گرفتهاند: جدایی از همسر و تقسیم اموال بین
ورثه.
چند همسری
چندهمسری یا چندکامی
وضعیتی است که در آن زن
یا مرد
بیش از یک همسر دارند. چندهمسری شامل
دو نوع چندزنی و چندشوهری میشود.
چندزنی حالتی
است که در آن مرد در یک زمان با چند زن ازدواج کند.
چندشوهری حالتی
است که زن به طور همزمان دو شوهر یا بیشتر داشته باشد.
چندهمسری در مسیحیت
ممنوع است؛ در حالی که در هندوگرایی، یهودیت
و اسلام، چندزنی با شرایط خاص جایز شمرده میشود.
ملک یمین (به عربی: مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُمْ) به کنیز یا برده زن گفته می شد. در
اصطلاح قرآن کریم ملک یمین به معنای آنچه مالک آنید یا کنیزی که از آن شماست یا برده زن است.
آیه «ملک یمین» به آیه ۳ سوره نساء و آیه ۶ سوره مؤمنون و آیه ۳۰ سوره معارج اطلاق می شود.
آیه «ملک یمین» به آیه ۳ سوره نساء و آیه ۶ سوره مؤمنون و آیه ۳۰ سوره معارج اطلاق می شود.
ازدواج با
کنیز در اسلام
ازدواج با بردگان زن از دو طریق ممکن
است:
1. ازدواج کردن مثل زنان غیر برده.
و در صورتی که این کنیز شوهری نداشته
باشد با خریدن آن، صاحب و مالک آن کنیز بدون عقد نکاح می تواند او را به عنوان
همسر خود انتخاب نماید و اگر این کنیز از مالک خود صاحب فرزندی شد، سبب و زمینه
آزادی او فراهم شده است و دیگر صاحب و مالک حق ندارد این کنیز را بفروشد باید از
این کنیز نگهداری کند تا بعد از مرگ صاحب خود به عنوان ارث به فرزند خود منتقل شده
و آزاد گردد
جنگ
برخی آیههای قرآن اجازه حمله نظامی علیه ناباوران هم در زمان زندگی محمد و هم بعد از آن را میدهد.[۶] قرآن میگوید «ای کسانی که ایمان آوردهاید با کافرانی که به شما نزدیکترند
پیکار کنید از سوی دیگر، برخی محققان دیگر استدلال میکنند
که این آیات قرآن نباید خارج از متن و زمینه آن تفسیر شوند. از نظر این
عده، آیات قرآن خشونت را ممنوع اعلام کرده، و فقط در دفاع از خود اجازه جنگ میدهند.
محمد برای جهان فقط شرارت و اعمال غيرانسانی به ارمغان آورده و از جمله
دستور داده که دين را با زبان شمشير گسترش دهيد.
موارد نقد
انتقاد از شیعه موضوع های زیر خلاصه می گردد:
ازدواج موقت
نوعی از ازدواج در مذهب شیعه است که در آن عقد ازدواج برای مدت معین و
محدودی با مهریهای معلوم، بین زن و مرد بسته میشود و با پایان آن رابطهٔ زوجیت
خودبهخود منقضی میشود. این نوع از ازدواج خاص مذهب شیعه است و
فقهای امامیه آن را بر اساس آیه ۲۴ سوره
نساء صحیح میدانند که در آن آمده است: «مهر و کابین آن زنان را که از آنان بهرهمند
شدهاید به عنوان واجب بپردازید.این در حالی است که هدف از ازدواج، تشکیل خانواده است.
ا نتقادات بر صیغه بر پایه مواردی چون ایجاد
تبعیضهای اجتماعی و حقوقی علیه زنان، «کلاه شرعی» بودن برای روسپیگری، رواج بیماریهای آمیزشی مانند ایدز، نقض حقوق
کودک حاصل از صیغه، ازهمپاشیدن خانوادهها است.
- از نظر فرهنگی،
در جامعه ایران بسیاری «صیغه» را نوعی «کلاه شرعی» برای روسپیگری میدانند روسپیگری در ایران جُرم بوده و مجازات شلاق دارد اما خواندن یک متن صیغه از جانب عاقد،
آن را شرعی میکند
- منتقدان معتقدند
که صیغه موجب ایجاد تبعیضهای اجتماعی و حقوقی علیه زنان میشود. زیرا در
قوانین «صیغه» منافع مرد بر منافع زن برتری دارد و میافزاید: «در این جا فقط
لذت جنسی مرد در نظر گرفته شدهاست نه زن همچنین ازدواج موقت موجب نقض حقوق
زنان میشود زیرا در ازدواج موقت، زنان از مردان ارث نمیبرند و مرد ملزم به
پرداخت نفقه نیست ازدواج موقت چه نفعی برای زنان دارد و شان اجتماعی زنان در
این پدیده چقدر مورد توجه جامعه قرار میگیرد.
- اغلب مردان متاهل برای صیغه اقدام
میکنند که این امر موجب فروپاشی خانوادهها میشود.
- یکی دیگر از
مشکلات مربوط به کودک این است که از آنجا که ثبت صیغه الزامی نیست، زنانی که
باردار میشوند، نمیتوانند ثابت کنند بچه از شوهر موقت است. چنانکه طبق
اعلام نماینده قوه قضائیه، تعداد زیادی پرونده در دادگاهها وجود
دارد که بعد از بارداری زن، مرد خود را پنهان کردهاست و یا بچه را انکار میکند.
- از آنجایی که در
ازدواج موقت، فرد محدود به یک شریک جنسی نشده و میتواند از این طریق، چند
شریک جنسی داشته باشد، احتمال شیوع بیماریهای
مقاربتی افزایش مییابد. در شرایط فعلی و با دانش
ناکافی مردم جامعه در خصوص بیماریهای مقاربتی، ترویج ازدواج موقت کار غلطی
به نظر میرسد.»
- رواج صیغه موجب
خلل وارد شدن به ازدواج دائم و شرعی کردن مشکل «روابط دختر و پسر در جامعه
اسلامی» میشود
گریه بر مظلومیت امام
حسین
مصون بودن امامان از خطا
امامهای کودک
وحیهای الهی فاطمه
مخمس
خمس از مالیاتهایی است که مربوط به حکومت
اسلامی است، یعنی مخارج دستگاه حکومت اسلامی و گردانندگان این دستگاه از آن تأمین
میشود. هر منفعت حلالی که کسب شود، به آنخمس تعلق میگیرد.
توسل نه شفاعت
ساخت ضریح وگنبد زرین
مهر گذاشتن
در روایات، سجده بر تربت حضرت سید الشهدا
(ع) تمجید و تشویق شده است لذا این تربت را به صورت مهر و قابل حمل در آوردند .
امام صادق(ع) فرمود: «السجود على طین قبر الحسین (ع) ینوّر إلى الارضین السبعه و من کانت معه سبحه من طین قبر الحسین (ع) کتب مسبّحاً و ان لم یسبح بها؛ (1) سجده بر خاک قبر امام حسین، زمین را تا هفت طبقه نورانى میکند. هر کس تسبیحى از گِل قبر حسین همراه داشته باشد، همواره تسبیح گو محسوب میشود، گر چه مشغول به ذکر نباشد».
معاویه بن عمار میگوید : همیشه همراه امام صادق مقدارى از خاک کربلا بود. هنگامى که میخواست نماز بخواند، بر آن ها سجده میکرد و میفرمود: سجده بر تربت امام حسین از هفت آسمان بالا میرود.
امام صادق(ع) فرمود: «السجود على طین قبر الحسین (ع) ینوّر إلى الارضین السبعه و من کانت معه سبحه من طین قبر الحسین (ع) کتب مسبّحاً و ان لم یسبح بها؛ (1) سجده بر خاک قبر امام حسین، زمین را تا هفت طبقه نورانى میکند. هر کس تسبیحى از گِل قبر حسین همراه داشته باشد، همواره تسبیح گو محسوب میشود، گر چه مشغول به ذکر نباشد».
معاویه بن عمار میگوید : همیشه همراه امام صادق مقدارى از خاک کربلا بود. هنگامى که میخواست نماز بخواند، بر آن ها سجده میکرد و میفرمود: سجده بر تربت امام حسین از هفت آسمان بالا میرود.
No comments:
Post a Comment